بسمه تعالی
مرامنامه
اهداف
هدف آرمانی
فراگیری نگرش و گرایش توحیدی و ظهور شدیدتر اسماء الهی در جامعه و محیط زندگی
اهداف میانی
1. تطهیر جامعه از آلودگیها و پلیدیهای شیطانی و نفسانی و ریشهکنی مظاهر شرک
2. پرورش و گسترش خرد گرایی و عبادت آگاهانه
3. نشر و احیای روحیه قیام برای یاری دین خدا
4. نشر اندیشه مهدویت و روحیه انتظار
اهداف اجرایی (مأموریتها)
الف- اهداف فعال:
• هدف محوری:
کشف و پرورش نیروهای بالقوه جهت معرفی انسانی موحد، مؤمن و موقن، معنانگر و معناگرا، دشمنشناس، جسور و شجاع که مجذوب و مقهور خصم ظاهری و باطنی، بالاخص دنیای جدید و متعلقات آن نباشد به عنوان سربازان جبهه حق و کارگزاران جامعه مهدوی (بعد فردی) و آمادهسازی، ساماندهی، سازماندهی، گسترش و تقویت نیروها و امکانات جهت در دست گیری ابتکار مبارزه و رویارویی با شرایط بحران (بعد تشکیلاتی).
• اهداف جانبی:
ü ترمیم شکاف و گسست ایجاد شده بین نسلها و پیشگیری از انتشار و گسترش آن در جامعه مخاطبین.
ü تولید هنجارها و الگوی مناسب و متناسب با معیارهای اسلامی و انقلابی در حوزههای فعالیت.
ü تبلیغ و نشر ارزشها و ممانعت از تغییر آنها در جامعه مخاطبین و حوزههای فعالیت
• حداقل لازم:
ü تلاش برای تعظیم شعائر اسلامی
ü حفظ ساختار برای آغاز یا احیای حرکت در زمان خود
ü ایجاد فضایی سالم و شاداب جهت تحکیم روابط اعضا و مرتبطین مجموعه
ب- اهداف غیر فعال:
1. افزایش انضباط و انسجام اجتماعی و تقویت ثبات در جامعه.
2. تلاش در راستای جنبش نرم افزاری، تولید علم و نظریه پردازی.
3. ارتقاء فرهنگ عمومی.
4. تقویت غیرت، ادب و حیای ملی.
5. احیای هویت فردی و اجتماعی افراد جامعه.
مبانی
بر اساس آیه شریفه «إن الحکم إلا لله» ، خداوند تبارک و تعالی محور و تمام هستی است و مدیریت جامعه تنها از آنِ مدیر و مدبر مطلق هستی است و تنها حکم الهی لازمالاتباع است.
بر اساس آیه شریفه «اطیعوا الله و اطیعو الرسول و اولی الامر منکم» نیز کسانی لازم الاتباعاند و میتوانند عهدهدار مسؤولیت حکومت بر مردم شوند که از سوی پروردگار-مستقیم یا غیرمستقیم- برگزیده شوند. لذا اطاعت از حضرت حق، حضرت رسول اکرم(صلوات الله علیه و آله) و ائمه هدی(علیهم السلام) در طول یکدیگر قرار داشته و بر ما واجب است.
اسلام دین جامع و قلمرو آن گسترده است بهطوریکه علاوه بر جغرافیای جهان، تمام شؤون بشری را در بر میگیرد.
حق ثابت است و دلیل و ملاک ثبات.
نظام آفرینش بر پایه حق استوار است و بطلان را در آن راهی نیست.
سنت شکستناپذیر و غیرقابل زوال الهی همانا پیروزی حق و نبود و نابودی باطل است.
قدرت، منشاء حق نیست اگرچه ذاتاً جلوهای از حق است.
هیچ دوگانگی بین زمین و آسمان، دنیا و آخرت و ماده و معنا وجود ندارد؛ اگرچه هیچ یک جای دیگری را نمیگیرد. ولی چنانچه امر بر انتخاب بین زمین و آسمان، دنیا و آخرت و ماده و ماده و معنا دائر شد، آسمان، آخرت و معنا اولی است.
انسان موجودی است که مفتخر به دریافت مقام خلافتاللهی در زمین شده است.
بر اساس آیه کریمه «لقد کرّمنا بنی آدم» ، انسان دارای کرامت ذاتی است و گوهری کریم و ارزنده است.
انسان کامل غایت ایجاد عالم است و غایت و کمال انسان در اتصال به ملاء اعلی، فنا در حقتعالی و مظهریت اسماء الهی است.
امر مشترک میان تمام انسانها و یکی از منابع دریافت آنها فطرت الهی است.
منبع ارجمندتر از فطرت انسانی، وحی است.
علل پیدایش و پرورش انسان را اموری تشکیل میدهند که همگی آفریده خدای یگانه است و تنها مبدأ فاعلی که عالم و آدم از او ظهور کرده است همانا خداوند سبحان است و هیچ عاملی در تحقق انسان، استقلال نداشته و هیچ موجودی نیز در پرورش و اداره او مستقل نخواهد بود.
حقیقت انسان و مقوم انسانیت او همانا روح زوالناپذیر انسان است و جسم انسان ابزاری در خدمت تعالی و کمال اوست.
انسان موجودی خداجو و جاودانه است و با مرگ نابود نمیشود، بلکه همواره زنده است و بعد از گذشت از عالم برزخ، وارد جهان پایدار قیامت میشود.
جامعه آرمانی اسلامی جامعهای است که مردمانش دارای عقاید، اخلاق و اعمال موافق با تعالیم و احکام اسلامیاند و در مسیر سعادت و کمال حقیقی خود گام میزنند و وجه تمایز آن با دیگر جوامع، جهانبینی و ایدئولوژی آن است.
بر اساس آیه شریفه «إن الله لا یغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بأنفسهم» ، جز با تغییر آنچه مربوط به نفسهای مردم است و جز با خیزش جمعی، خداوند دگرگونیای برای جامعه انسانی ایجاد نخواهد کرد.
بر اساس آیه شریفه «الذین جاهدوا فینا لنهیدینهم سبلنا» ، برای رسیدن به هدایت ویژه الهی تلاش لازم است و نیز، از آغاز لازم نیست تمام ابعاد کار روشن باشد و همین که گامی الهی برداشته شد، هدایتهای الهی در راه افاضه میشود.
بر اساس آیه شریفه «إن تنصروا الله ینصرکم و یثبت اقدامکم» ، دریافت الطاف الهی به تلاش انسان در یاری خدا بستگی دارد و نیز در میان امدادهای الهی، ثابت قدم بودن برجستهترین آنهاست.
اصول
در زمان غیبت حضرت حجت(عج)، تبعیت از ولی فقیه زمان به عنوان نائب امام عصر(عج) واجب و لازم است.
هر حرکتی که مطابق با میزان حق نباشد، محکوم به زوال بوده و در برابر حق توان مقاومت ندارد.
حرکت حق با هیچ باطل سازش نمیکند و در برابر آن تسلیم نخواهد شد.
هیچ جامعهای پیروز نخواهد شد مگر آنکه در شناخت حق، محقق و در عمل به آن متحقق باشد و به عبارتی دارای اعتقاد و برنامه باشد.
خلافتاللهی انسان نشانه عدم تقابل بین محوریت انسان با محوریت خداست. و لازمه محوریت انسان، اتصاف او به صفات خداوندی و عاملیت او به اعمال الهی است.
انسان جایگاه شناخت است نه خاستگاه شناخت.
انسانها در ارتباط با مبدأ و اصول عالیه هستی، در ماهیت و مختصاتی که همه انسانها دارای آن هستند و در برابر حقوق طبیعی و وضعی و دیگر قوانینی که برای زندگی طبیعی ضرورت دارد، مساویاند.
اتحاد دلها و یگانگی جانها در گرو مسایل اقتصادی و دیگر شؤون مادی نیست، بلکه انسجام دلها در اختیار خداوند دلآفرین است و راهی برای انسجام آنها جز از طریق عنایت الهی ممکن نیست.
همانگونه که بر اساس اصالت روح، بدن را روح سالم میسازد، بنابر اصالت خلیفة الله، مدینه فاضله را انسان کامل تأسیس و تأمین مینماید.
در جامعه آرمانی، پیش از هر چیز، آموزش اصول و مبانی جهانبینانه و ایدئولوژیک اسلام و تربیت مردم بر وفق آنها، سپس آموزش علوم و معارف و فنون و صنایع و حِرَفی که برای نیازمندیهای مادی و اقتصادی ضرورت دارد و در کنار آن آموزش چگونگی مناسبات اجتماعی افراد انجام میشود.
در جامعه آرمانی اقدام به جنگ و خونریزی در حد ضرورت و نیاز، برای حیات بخشیدن به جامعه است.
در جامعه آرمانی بینش بر اجرا مقدم است و اجرا باید با بینش متناسب و منطبق باشد.
در جامعه آرمانی انسجام و هماهنگی به صورت امام و امت متبلور میشود.
ثمردادن یا ندادن تئوری در عمل، بر حقانیت تئوری تأثیری ندارد.
برقراری عدالت، گام ابتدایی و ضروری تحقق جامعه آرمانی است و هدف غایی آن نورانی شدن انسانها به نور توحید است.
در جامعه آرمانی، نفی بر اثبات مقدم است، اگرچه رحمت بر غضب سبقت دارد.
اگرچه اصالت با باطن است ولی ظاهر نمایشی از باطن است و تناسب آن دو ضروری است.
خط مشی
خطمشی مجموعه در رویکرد، جهتگیری، اتخاذ تصمیم و برنامهریزی به این شرح است:
مبانی و اصول اساسی مجموعه بر قرآن و سنت که همان مبانی و اصول شیعه اثنیعشری است استوار است و هرگونه تزلزل در آن، برابر با انحلال مجموعه است.
احترام به نظام جمهوری اسلامی ایران و اصول متعالی قانون اساسی و حرکت بر اساس منویات حضرت امام(ره) و مقام معظم رهبری(مدظلهالعالی) مشی تغییرناپذیر مجموعه است و دفاع از نظام مقدس جمهوری اسلامی، مأموریت ویژه آن میباشد.
بر مبنای آیه مبارکه «لَیسَ علَیکَ هُدیهُم و لکن الله یهدی مَن یَشاء» ، مجموعه خود را موظف به زمینهسازی، راهنمایی و متوجهکردن و دعوت به سوی حق میبیند و هدایت مردمان را بر عهده خود نمیداند.
بر اساس آیه شریفه «اُدعُ الی سبیل ربکَ بالحکمةِ و الموعظةُ الحسنة و جادلهُم بالتّی هی احسن» در دعوت به سوی حق، سه گام را طی باید کرد:
ارائه قوانین و معادلات موجود در عالم بهگونهای که منطقی بودن دعوت احساس شود.(حکمت)
نمایش منافع و فواید پذیرش دعوت و ضرر عدم قبول آن به طوری که میل به پذیرش دعوت ایجاد شود.(موعظه حسنه)
نقد و ارزیابی دعاوی مشابه به طوریکه مدعو، برتری دعوت را به قضاوت خود دریابد.(جدال احسن)
از آنجا که خداوند متعال هرگز به گمراهان مأموریت مقدس نمی دهد، چه در بعد فردی و چه در بعد جمعی، اصلاحات درونی مقدم بر اصلاحات بیرونی است.
در راه رسیدن به مقاصد از تمام امکاناتی که طبق ارشادات شرع مقدس و قوانین جامعه مجاز به استفاده از آن هستیم، با حفظ تناسب هدف، ساختار، ابزار ، روند و فرایند بهره خواهیم برد.
در رعایت عملی هدف غایی و اصول تغییرناپذیر، هیچ تساهل و تسامحی پذیرفتنی نیست؛ ولی در امور فرعی و کم اهمیت تسامح و تساهل توجیهپذیر است.
بر اساس روایت شریف «لاسرف فی الخیر و لا خیر فی السرف»، خود را موظف به پرهیز از پرهیز اسراف و هزینههای بیمورد و تخریب و انهدام طبیعت و منابع آن و همچنین پرهیز از تنگنظری در هزینهها با رعایت مرز خیر و اسراف میدانیم.
توجه به اصول هفتگانه اولویت، فوریت، ضرورت، جامعیت، بداعت، جذابیت و قابلیت اجرا در برنامهریزیها.
تأکید بر طراحی فرایندهایی که خلأ موجود در فضی فرهنگی جامعه را پوشش دهد و پرهیز از انجام فعالیتهای موازیِ غیرضروری.
با توجه به اینکه زمان در تأثیرگذاری فرهنگی، یک شرط است نه یک عامل، توجه جدی به شرط زمان و حرکت تدریجی ضروریِ برنامهریزی است.
برنامهریزی برای انجام فعالیتهای عمیق، ماندگار، مداوم و باثبات و عمقدهی فعالیتها و پرهیز از برنامههای سطحی و غیرضروری.
تکیه و تأکید بر عقلانیت، معنویت و عدالت.
تلاش در راستای اتخاذ تصمیمات خردمندانه با حفظ آرامش و طمأنینه و پرهیز از سطحینگری و شتابزدگی با دقت بر ضعفها، قوتها، تهدیدها و فرصتها.
حرکت در مسیر افزایش سلامت و اثربخشی مجموعه.
گسترش حوزه تأثیر مجموعه و افزایش شمولیت.
ضرورت بهرهگیری از ابزار مشورت، اصحاب اندیشه و ارباب تجربه.
وفاداری به عهدها و سوگندها و حفظ اسرار و پرهیز از خیانت و تجاوز به حقوق فردی و جمعی.
ممانعت از شیوع حرکتها و جریانهای افراطی در مجموعه و تلاش در بدعتزدایی، خرافهستیزی و پرهیز از افراط، غلو، تحجر و تعصب کور.
معقول و منطقی بودن میزان ریسک در تصمیمگیریها.
توجه به نقشآفرینی و تأثیر پارامترهای محیطی و تحرکات سایر مؤثرین.
توجه جدی به مقوله مدیریت توجه، مدیریت نیاز و مدیریت تغییر جامعه و احترام عملی به سلایق و علایق مختلف مخاطبان.
انطباق دقیق جهتگیریها، موضعگیریها و برنامهریزیها با:
قدرت ملی
منافع ملی
ارزشها، ایستارها و هنجارهای جامعه
استراتژیهای کلان نظام
مبانی و اصول مجموعه
نتایج نیازسنجیهای قابل اعتماد و اعتنا و سلسله مراتب نیازها
بهرهگیری منطقی از نمادها و نشانههای فرهنگی.
رعایت تناسب منطقی بین توان مجموعه از حیث نیروی انسانی و امکانات تجهیزاتی و محدودیتهای بودجهای با نوع و سطح فعالیتها و ظرفیت پذیرش مخاطبین
حرکت بر مسیر دشمنی با دشمنان الهی و دوستی با دوستان خدا با حفظ حدود و پرهیز از تجاوز و خیانت و توهین.
تأکید بر اصل شایستگی جسمی و روحی، جسارت، استقامت، علم و نظم و تقوی در اداره مجموعه.
ملاک و معیار ارزشگذاری فعالیتها، میزان تطابق با مبانی، اصول و خطمشی مجموعه است.
خطمشی مجموعه در نوع و کیفیت ارتباط با خدا، انسان(خود – جامعه) و طبیعت از این قرار است:
اعضای مجموعه همت و توان خود را در عبادت و عبودیت خداوند مصروف خواهند داشت و جز رضای خدا مقصود دیگری را دنبال نخواهند کرد.
در رسیدگی و برخورد با مسائل قائلیم روح انسانی در مرتبه اول، جسم آنها در مرتبه دوم و اشیاء طبیعی و غیر آن در مرتبه سوماند.
همه فعالیتها و تلاشها با شرط نیت صالح، قابلیت ارزشگذاری خواهد داشت.
تلاش در راستای خدمت به خلق و رفع نیازهای دیگران.
تأکید بر احترام به کرامت و عزت نفس انسانها و تعظیم استعداد، توان و اعتماد به نفس مخاطبان.
برخورد منطقی با احساس، عاطفه و هیجان مخاطبان.
توجه جدی به ایجاد ارتباطات متقابل اجتماعی.
در ارتباطات اجتماعی تکیه بر اصل اعتماد متقابلع صدق و خلوص، نجابت و خیرخواهی برای دیگران و عدم طمع مادی و منفعت شخصی یا گروهی و حرکت دقیق بر مسیر زیرکی و تغافل میباشد.
تکیه بر جلب و حفظ اعتماد عمومی.
تکیه بر اصل نظارت و مراقبت سخت و مؤکد از خود، جامعه و حاکمان جهت پیشگیری و اصلاح هرگونه انحراف.
حفظ و تقویت وحدت و ثبات در درون مجموعه و جامعه.
مخاطب مجموعه در لایه اول، اعضای داخلی مجموعه، در لایه دوم، همفکران خارج از مجموعه، در لایه سوم، بیطرفان و در لایه چهارم، مخالفان میباشند.
خطمشی مجموعه در مواجهه، ارتباط و تأثیر بر مخاطبان بدین شرح است:
اعضای داخلی مجموعه: ایجاد و حفظ یگانگی و ارتباط برادرانه و تأثیری سازنده و ماندگار با حرکتی دقیق، آرام، عمیق، مداوم، درازمدت و صریح، منطبق بر حکمت.
همفکران خارج از مجموعه: برقراری و حفظ ارتباط برادرانه و تأثیر و تأثر پویا با تکیه بر تعامل سازنده.
بی طرفان: ایجاد ارتباط صمیمی و تأثیری سازنده با حرکتی دقیق، جذاب، با نشاط و منطقی، منطبق بر موعظه حسنه.
مخالفان: ایجاد ارتباطی سالم و نجیب و تأثیری سازنده با حرکتی دقیق، وزین، متعادل و منطقی، منطبق بر جدال احسن.